نمونه سئوالات آزمون گواهينامه ازدواج
1) پاك يادت نره
2) مهم نيست كه چي باشه، مهم اينه كه زندگيت پاستوريزه باشه
3) جيكت در بياد خودت ميدوني
4) ای بچهي بد
1) پاك يادت نره
2) مهم نيست كه چي باشه، مهم اينه كه زندگيت پاستوريزه باشه
3) جيكت در بياد خودت ميدوني
4) ای بچهي بد
خوان اول : در اولين مرحله شما بايد سرتان به جايي برخورد يا جايي به سرتان اصابت كند كه باعث شود مختان حسابي جابهجا شود ! ( صداي آخ ..... ) تبريك ميگويم ، حالا شما ميتوانيد يك نويسنده شويد ، فقط كافيست قبل از اينكه توسط عوامل ويژه پزشكي از سطح معابر جمع شويد ، يك چرند و پرندي بنويسيد.
يك كارگر شرمندهي خانواده : ديشب خواب ديدم كه سهميه نوروزي بنزين ما بيست ليتر تعيين شده است. از آن هنگام تا الان دچار استرس شديدي شدم. آخر من زن و بچهام را با اين بيست ليتر كجا ببرم؟!
پسر عمو : سلام دختر عمو
دختر عمو : سلام پسر عمو
پسر عمو : چطوري دختر عمو
دختر عمو : خوبم پسر عمو
* يكي از راهكارهاي مهم و اساسي براي اجراي اصلاح الگوي مصرف در زمينههايي كه مربوط به طبيعت ميشود اين است كه مردم دعا كنند تا قحطي و خشكسالي به وجود بيايد و همه چيز از جمله آب و برق و گاز و ... جيره بندي شود تا به زور هم كه شده الگوي مصرف شهروندان اصلاح گردد!
سال 88 هم گذشت ... سالي كه نكو بود و از بهارش پيدا.
+ سالي كه هواپيماهاي توپولف به طور خودجوش يكي يكي كنار رفتند.
+ سالي كه فوتبال ما به جام جهاني رفت البته با توپولفهاي مذكور.
يك كلاغ سرگردان : ديشب خواب ديدم كه به علت توليد پارازيت در پايتخت راه خانهام را گم كردهام و هر كاري ميكردم نميتوانستم اين امواج لعنتي را از مغزم دور كنم. آخرش هم مجبور شدم به خارج از پايتخت پناهنده شوم. واقعاً نگرانم چون فكر ميكنم اين خواب به واقعيت تبديل میشود. نظر شما چیست؟
بعضیها فقط بلدند گرد و خاک کنند و کاری به خانه تکانی ندارند.
بعضیها لفظ خانه تکانی را اشتباه متوجه شدهاند و همه چیز ، حتی افراد خانه را هم حسابی تکان میدهند.
بعضیها بر اساس شرایط روزگار باورهایشان را میتکانند.
* استاد ، شما رو قسم ميدم به هر چي كه ميپرستيد. من شب امتحان دچار مشكلات روحي شديدي شدم. آخه ميدونيد چيه نميتونم بهتون بگم ، اصرار نكنيد ... ولي خوب به شما ميگم ، دوست پسرم بعد از چهار سال يهو غيبش زد رفت مالزي. بعد از اونجا زنگ زده گفته وقت نكردم باهات خداحافظي كنم ، باي باي. آخه يكي نيست به اين پسره بي همه چيز ... استاد ببخشيد از بحث خارج شدم. داشتم ميگفتم خلاصه اينكه اين برگه دستتون رو ميبوسه. قول ميدم جبران كنم. هر چي شما بگيد انجام ميدم. حتي اگه بگيد واسه ماه عسل باهاتون بيام آمريكا !
- كليه سايتهايي كه در آن از عبارت "چيز" استفاده شده باشد!
- كليه سايتهايي كه در آن از رنگهاي غير مجاز استفاده شده باشد!
- كليه سايتهايي كه عبارتهاي بييييييييب در آن بكار رفته شود!
اصلاً مجسمه به چه چيزي گفته ميشود؟
به هر چيزي كه سفت و سخت باشد و بعد از نصب فقط با پتك بشود آن را از جايش درآورد ميگويند مجسمه.
يكي از مشكلات اساسي ما عدم آگاهيست كه اين مسئله تنها يك راه چاره دارد و آن هم مطالعه ، مطالعه و مطالعه است. اينجانب نيز با اينكه مطالعه زيادي در طول اين سالها داشتم ولي الان روزي 16 ساعت مطالعه ميكنم. حتماً ميگوييد يا خيلي بيكار تشريف دارم يا دارم خالي ميبندم.
يك دختر دانشجوي ترم اولي چگونه به دانشگاه ميرود ...
كارهايي كه خود مردم بايد هنگام وقوع زلزله انجام دهند:
سفر
يك خوشه اولي : سال گذشته درست قبل از پر كردن فرمهاي طرح هدفمند كردن يارانهها ، پدربزرگم به خوابم آمد و مرا نصيحت كرد و گفت: «اي نوه گُلم ، يه وقت خُل بازي در نياري و بنويسي كه روزي يك ميليون از بازار كاسب ميشي.» گفتم: «نه بابا ، اينقدر هم خُل نيستم بابا بزرگ. ميخوام بنويسم ماهي 500 هزار تومن درآمدم بيشتر نيست!» پدربزرگم گفت: «همينه كه ميگم خُل بازي در نيار ديگه!» گفتم: «منظورتون رو نميگيرم بابابزرگ.» گفت: «احمق جان ، بنويس ماهيانه 100 هزار تومان درآمد داري و 200 هزار تومان قسط ميدي!» با شنيدن اين حرف زدم زير خنده. با اين حال حرف بزرگتر را كه نميشد زمين انداخت. ما هم گفتيم جهنم و ضرر و هموني را پر كرديم كه پدربزرگ فرمودند. از پارسال تا الان دارم ميخندم ولي وقتي خوشهام را دريافت كردم خندهام تمام شد و تبديل شد به قهقهه! به نظر شما ما هميشه بايد در خواب به حرف پدربزرگ مرحوممان گوش بدهيم؟!
* شما میبایست به جای فرزندان خود نسبت به تهیه مواد محترقه استاندارد اقدام نمایيد. البته باید حواستان باشد که خودتان جوگیر نشويد و ندید بدید بازی در نیاوريد!
* از نگهداری مواد محترقه در منزل و محل کار خود جداً خوداری نمایید و آنها را همیشه همراه خود به این طرف و آن طرف ببرید!
* مواد محترقه استاندارد تهیه شده را در جای خشک و خنک مثل یخچال نگه دارید!
فعال يا غير فعال ، مسئله اين است !
شخصي در كلاس ما حضور داشت به نام آقاي قلي قليزاده قليآبادي كه وقتي به وي ميگفتيم: «دودوتا؟» ميگفت: «پنج تا!» و بعد اگر ميپرسيديم: «چرا 5 تا؟» ميگفت: «چون علم پيشرفت كرده است!» حالا شما حدس بزنيد اين شخص چطور در دانشگاه ما قبول شده است. بله ، درست حدس زديد با استفاده از سهميه فعال بودن ! ما بچههاي غيرفعال نه در ورود به دانشگاه شانس داريم نه در كاهش مدت خدمت وظيفه ! از قديم گفتهاند: «فعال ما از كرهگي دُم نداشت! »
تلفن زنگ زد. گوشي را برداشتم و گفتم: «كيه؟» شخصي آن طرف خط جواب داد: «آقاي فرهاد ناجي؟» گفتم: «بله، بفرماييد.» شخص مربوطه گفت: «من از جشنواره طنز مكتوب تماس ميگيرم. به شما تبريك ميگم ، شما جزو نفرات برتر جشنواره شناخته شديد. به همين علت از شما دعوت ميكنيم در اين جشنواره كه در روزهاي شنبه و يكشنبه 21 و 22 آبان ماه در حوزه هنري تهران برگزار ميشه شركت كنيد. ميخواستم ببينم اگه تشريف مياريد ، واستون هتل رزرو كنيم.» من در حالي كه از خوشحالي زبانم بند آمده بود گفتم: «بله ، حتماً خدمت ميرسيم.» بعد از خداحافظي گوشي را گذاشتم. رفتم تو فكر، با خودم گفتم: «شنبه و يكشنبه چهارتا كلاس دارم و دو تا امتحان ميان ترم! اينا رو چي كارش كنم؟!» به علت روابط عمومي بالا و داشتن تلفن اساتيد اين مشكل را تقريباً حل كردم! در نتيجه بعد از هماهنگيهاي لازم براي روز جمعه بليط تهيه كرده و آماده شركت در سومين جشنواره طنز مكتوب شدم.
خبر : یعقوب توکلی، رییس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش از اعمال تغییرات جدید در کتابهای تاریخ مقاطع راهنمایی و دبیرستان خبر داد و گفت: در این تغییرات "تاریخنگاریهای سیاسی و نظامی و پادشاهان" از کتابهای تاریخی این دو مقطع حذف میشود و کتابهای تاریخ جدید با "رویکرد فرهنگی و تمدن پرور" جایگزین آنها میشود و به جاي پادشاهان از چهرههاي تمدن سازي مثل زكرياي رازي استفاده خواهد شد.