مالهکشون
یکی بود یکی نبود. یا بهتر بگویم چند تا موسسه مالی بود، چندتا هم نبود. یعنی اول بودند ولی بعدا به دلایل معلوم ولی نامعلوم نبودند. حالا چرا اینهایی که الان نیستند، اول بودند و اصلا چرا اینقدر بودند، به من و شما و بانک مرکزی ارتباطی پیدا نمیکند. موضوع از این قرار بود که تو چند تا از این روزهای خوب خدا چند نفر درشت مُرُشت نشستند دور هم گفتند آقا بیاییم بانک بزنیم. البته اول قرار بود بروند بانک بزنند و پولهای بانک را سرقت کنند ولی خب از قدیم گفته بودند چندتا فکر همیشه بهتر از یک فکر هست، بنابراین تجمیع فکرهای این بزرگواران به اینجا ختم شد که چه کاریست بروند بانک بزنند به جای این کار بیایند با هم جمع شوند و بانک بزنند یعنی بانک تأسیس کنند،