هواخواهی و هواخواری
در روزگاران خیلی خیلی قدیم آدمها حتی دو دسته هم نبودند بلکه یک دسته بودند به نام انسان! به مرور که به قول خودشان رشد کردند، کمکم فهمیدند باید به دستههای مختلف تقسیم شوند. هر المانی که فکرش را بکنید گرفتند دستشان و از رنگ پوست گرفته تا تفکیک جنسیتی را سرلوحه کار خود قرار داده و راه خودشان را از بقیه جدا کردند. حال بماند که در این میان خودی، غیرخودی و نخودی هم از هم تفکیک شدند. بعد از این ماجراها در سالهای اخیر رسیدیم به تفکیک آدمهای گوشتخوار و گیاهخوار. حال در سال ۲۰۲۰ با توجه به این جمله که اگر علم در زیر سنگ هم باشد مردانی از سرزمین ما به آن دست پیدا کرده و انگشت اشاره خود را در چشم دشمنانشان فرو میکنند، ایرانیان کمکم به صورت خودجوش و داوطلبانه در دوران پسابکجام (دوره بعد از برگشتن از برجام) از گیاهخواری عبور کرده و در حال رسیدن به هواخواری هستند و از نظر ژنتیکی در تلاشند تا از طریق فتوسنتز گلیم خود را از آب و نور خورشید بیرون بکشند. در این میان عده کوچک اما در واقع بزرگی هستند که به جای هواخواری روی آوردهاند به هواخواهی و یک نان و بوقلمون بخور و بمیری دور هم نوش جان میکنند. باری این جمعیت هواخواه به علت فوران خدمت، برای خدمت رسانی به خلق خدا و سواری بر خر مراد، در حال برنامهریزی هستند تا همین دوزار و ده شاهی هوا را سهمیه بندی و به هواخواران بفروشند. باشد که رستگار شوند.
قصه ما به سر رسید، هواخوار به هوایش نرسید، مُرد!