طرح سیاهنت
پس از تصویب طرح صیانت از غارنشینان در برابر آتش در هزاران سال پیش، به تازگی 121 نفر از پژوهشگران، دانشمندان، محققان، اندیشمندان، صاحبنظران، مشتاقان، علاقهمندان، ریشسفیدان، ریشسیاهان، و سایر افراد زیرمجموعه و بالامجموعه در پشت درهای بسته، طرح سیاهنت از حقوق رعیت را در فضای مجازی تصویب کردهاند؛ تا بهعنوان شونصدمین طرح تاریخی در جهان، پس از طرحهای صیانت از غارنشینان در عصر پارینهسنگی تا طرحهایی مانند صیانت از حقوق رعیت در فضای غیرمجازی، صیانت از بانوان کمبهره از حجاب، صیانت از آب، برق، گاز، نان و غیره، با اختلاف، در صدرِ جدولِ طرحهایِ صیانت در جهان و عالم هستی و غیرهستی همانند خورشیدی فروزان که تبدیل به کوتوله سفید و سپس سیاهچاله شدهاست، بدرخشد.
ما رعیت بیچیز و بیهمهچیز خدا را شاکریم که ناممان تا ابد در تاریخ بشریت جاودان و در تمامی کتب تاریخیِ جهان درج خواهد شد تا چشمان جوانان و نوجوانان عالم هستی را از حدقه بیرون آورد؛ مانند خودرویِ مچاله شدهای که در کنار پلیسراه بر روی داربست قرار میدهند تا چشمان همه عالم و آدم آن را ببینند و درس عبرتی شود برای بازماندگان و دیگر رانندگان. همچنین خدا را شاکریم که با تلاش وصفناپذیری به صورتِ همدوش، همگام، همرزم، همنوش، و همپوش با کشورهای دوست، برادر، خواهر، پسرخاله، و دخترعمه مانند سروَر، سالار، و بزرگ ما جناب کره شمالی عزیز، مویز، و دوست داشتنی، گامهای بزرگ و استوار را به صورت جهشی و پرشی برمیداریم، تا همچنان رقابت در بالای جدول بین این دو کهنهگُل ناشکفته گرم و داغ باشد، بلکه به امید خدا پس از شکفتن به درجه سوختن برسد و دیگر با ریختن آب بر روی بخش سوخته نیز نتوان کاری کرد.
با توجه به رقابتِ تنگاتنگِ موجود از طرف رعیتهای همیشه در صحنه و پشت صحنه (نوع صحنهاش مهم نیست، نیت مهم است!)، پیشنهاد میشود جهت تنفس، لحظهای هم که بشود، مقداری این فیتیله صیانت را کم کنند، زیرا هنوز جای طرح صیانت از غارنشینان بر روی بدن نسلهای گذشته و فعلی ما درد میکند و گاهی حتی تیر هم میکشد. به راستی ما رعیتِ ناسپاس و کمبهره از هوش، ظرفیت این همه بزرگی و منِش را نداریم و میترسیم در این مسیر نامتناهی کمآورده و در رکاب شما توانایی انجام وظیفه و واکس زدن کفشها را نداشته باشیم. به قول بزرگی دو چیز نامتناهی است، یکی عالم هستی و دیگری صیانتهای شما، که البته از اولی مطمئن نیستم.
از این موضوع در شگفتم که ما با اقتدار و پایداری، بهمانند تیرِ برقی که تا انتها در زمین کاشته شدهاست، آنقدر استوار گشتیم که میتوانیم افرادی مانند سوندار پیچای مدیر گوگل، جف بیزوس مدیر آمازون، مارک زاکربرگ مدیر فیسبوک، و سایر مدیران بیسوادِ خارجی را مجبور کنیم تا برای دریافت مجوزهای مورد نیاز از مرکز ثقل زمین یعنی ایران، پلههای سازمانها و ادارات ما را با کفشهای آهنین، در نبود برق و قطع بودن آسانسور، آنقدر بالا و پایین بروند تا امعا و احشای مبارکشان از بدن بیرون زده و بفهمند که اقتدار در دستان چه کسانی است، تا اینقدر برای ما چُسی نیایند.
خوشحالیم که با اجرای تکتک انواع طرحهای صیانت بر روی ما، به گذشته و اصل خود باز خواهیم گشت و لذت پرسیدن سؤالات خود از ریشسفیدان و ریشسیاهان را خواهیم یافت. همچنین مجدداً به بازیهای کودکانه خود باز خواهیم گشت و در کنار اعضای خانواده، دورِ سفرۀ نانِ خشک میتوان نشست و با گفتن «کار پَر، نان پَر، آب پَر، برق پَر، اینترنت پَر، مسئول پَر، مسئول که پَر نداره، آقاش خبر نداره» فرح و شادابی را به اعضای خانواده بازگرداند.
بزرگان و سروران ما پس از فتح تمامی تپههای پیشرفت و ترقی، اکنون گوشۀچشمی به نوک قلهها نیز دارند و اگرچه دسترسی به آن نقاط ممکن است کمی سخت باشد، ولی با همت و پشتکاری که ما از آنها سراغ داریم، به این نقاط دست خواهند یافت و آنها را نیز زیر گامهای خود رنگی خواهند کرد. ما همچنان چشمدوخته و امیدواریم، و برای این لحظه تاریخی لحظهشماری میکنیم، تا به زودیِ زود طرح صیانت از زندگی را با عنوان «سیاهت» تصویب و اجرایی کنند و با اختلاف زیاد از برادرمان کیم جونگاون سبقت گیریم، تا ما رعیت جماعتِ زباننفهم، به تبعیت از گذشتگان و رجوع به تاریخ کهنِ کرۀ زمین به درجه عالی و زیبای زندگی در غار برسیم و طرح صیانت از غارنشینان در برابر آتش را نیز به عنوان سمبل و آیین خود ارج نهیم و از آن پاسداری کنیم.